به باور خیلیها استیوجابز کسی بود که با معرفی گوشی های اپل نقش بزرگی در دنیای نوین ایجاد کرد. عملا بعد از آن درخشش خیره کننده به تاریخ نهم ژانویه سال 2007 در سالن Macworld بود که استیوجابز نیاز خفته و بیان نشده ای را در ذهن مخاطبین و تمام دنیا بیدار کرد. نیازی که باعث ایجاد تحول در رفتار و گرایشات مصرف کنندگان شد و حتی به نوعی در روند رو به رشد فرهنگها در سراسر دنیا تاثیر گذار بود. نیاز به داشتن گوشی اپل، نیاز به متفاوت فکر کردن! اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا استیوجابز به تنهایی توانست چنین کاری انجام دهد؟ البته که پاسخ منفی است. در حقیقت در پشت تمام آنچه که به اپل بازگشت داده میشود کوه عظیمی از اطلاعات و تعداد زیادی از متخصصین و استراتژیستهایی قرار دارند که با داشتن چشم انداز، همکاری تیمی و البته پذیرش رهبری یک فرد توانستند دنیای امروز را با گوشی ها و سایر محصولات خود تغییر دهند. به عبارتی دیگر شناسایی فرصتها، همسو سازی مهارتها در جهت رسیدن به چشم انداز مورد نظر در طول یک مدت زمان مشخص باعث خلق محصولی شد که توانست خالق کتگوری شود که در دنیا رهبری ذهنها و بازار را به دست بگیرد. هرچند که نباید نقش دقیق و حساب شده استراتژیستهای برند اپل در شناسایی و خلق ایده اصلی محصولات آن شرکت و چگونگی رشد آنها را درنظر نیاورد. اما آنچه که به روشنی واضح است خروجی نهایی وابسته به تیم محصول و مدیریت آن است.
چهار نکته طلایی برای مدیران محصول
1- تنها بر روی یک موضوع مشخص متمرکز باشید
برخلاف تصور رایج وظیفه مدیر محصول واقعا تمرکز بر ابزار ارائه دهنده محصول نیست بلکه تمرکز بر یک واحد یا عملکردی است که قرار است بر اساس یک فرایند مهندسی شده نیازی خاص و مشخص را درمخاطبین شناسایی و پاسخ دهد. به عبارتی ساده تر وظیفه مدیر محصول شناسایی نیازهای بیان نشده و برقراری ارتباط میان توانایی های و مهارتهای موجود در سازمان در جهت استفاده بهینه از تکنولوژی مورد استفاده برای خلق راه حلی منحصر به فرد، قابل گسترش و سودآور در جهت پاسخ دهی به آن نیاز است. از مهمترین ویژگیهای یک مدیر محصول موفق توانایی در پیدا کردن فضای خالی مارکت و تحلیل نیاز مخاطبین در جهت خلق راه حلی پایدار و قابل توسعه است که بتواند به صورت مشخص نیازی منحصر به فرد را در ارتباط با مشتریان احتمالی آینده پاسخ بدهد. تمرکز بر روی یک موضوع و گسترش راه حل پیشنهادی برای افزایش میزان رضایت مشتری از کلیدی ترین ویژگیهای مدیران محصول موفق است.
2- مکانیزم ارزش گذاری و ارزیابی در مشتریانتان را به درستی شناسایی کنید
به عنوان مدیر محصول یکی از مسئولیتهای شما آن است که بتوانید نیازهای پاسخ داده نشده مشتریانتان را قبل از رقبا شناساسیی کنید و راه حلی منحصر به فرد برای پاسخ هریک از آنها ارائه دهید. چالش اصلی بر سر راه مدیران محصول در ارتباط با کشف نیازها از آنجایی ناشی میشود که مدیران محصول دقیقا امکان شناسایی نیازهای پنهان مشتریان را ندارند و نمیدانند کدام نیاز شناسایی شده در واقع همان نیاز اصلی است که باید به آن بپردازند. در این خصوص روشهای مطالعاتی و تحقیقاتی متنوعی وجود دارد که قبلا در اپیزودهای سی و شش الی چهل و نه از مجموعه کارگاه های تحقیقات بازاریابی فصل دو به صورت کامل به انواع آنها پرداخته شد است. یکی از روشهای مرسوم برای پی بردن به نیاز پنهان مشتریان استفاده از روش موسوم به Outcome-Driven Innovation یا ODI است که در این روش با ایجاد تمرکز بر روی یک موضوع مشخص و با تکیه بر ایده هایی که مبتنی بر انجام کامل یک کار در جهت رفع نیاز مشتری است میتوان به تعداد یکصد الی یکصد و پنجاه ایده متفاوت دسترسی پیدا کرد. دسترسی به این حجم اطلاعات در نهایت میتواند به تیم مدیریتی کمک کند تا درک بهتری از اولویتهای مشتریان و مهمترین نیاز آنها پیدا کنند که در نهایت میتواند منجر به انتخاب یک صورت مساله و ایجاد تمرکز بر روی آن برای تولید و ارائه راه حل نهایی باشد.
3- چشم انداز دقیقی از آینده محصول خود داشته باشید
هرچند که تشخیص دقیق آینده محصول کاملا ممکن نیست اما چنانچه تمرکز مدیر محصول بر روی حل یک موضوع باشد و سعی نماید تا در مسیر رشد محصول با بهره گیری از اصول تحقیقاتی نیازهای تامین نشده مشتریان را با راه حل ارائه شده خود تنها بر روی یک اپلیکیشن ارائه نماید در این شرایط طبیعتا میتوان گفت که محصولی بسیار موفق و پیشرو نسبت به رقبا در مارکت طراحی شده است که میتواند به راحتی به چشم انداز آینده ترسیم شده برند و بیزنس نزیک شود.
4- تیمی را انتخاب نمایید که به شما در راه رسیدن به محصولی که مشتریان به آن عشق خواهند ورزید کمک کند.
به عنوان یک مدیر محصول شما باید توانایی داشته باشید تا ارتباطی دوسویه میان خود و متخصصین و مهندسانی که با شما همکاری میکنند ایجاد کنید. چنانچه اعضای تیم شما دقیقا بدانند که دلیل کاری که انجام میدهند چیست و نتیجه کارشان در کجا دیده خواهد شد و در نهایت نتیجه کار آنها چه نتایجی بر سایر ارکان بیزنس خواهد گذاشت، احتمال آن میرود که بازدهی تیمهای تحت نظارت شما تا چندین برابر افزیش پیدا کند. ایجاد فضایی که تمام اعضای آن به اهمیت نقش و حضور خود در آن پی ببرند زمینه ساز بوجود آمدن محیطی است که بالاترین میزان بهره وری را خواهد داشت. پیشنهاد میکنیم به اپیزود سی از فصل دو که در زمینه چگونگی راه اندازی تیم های استارتاپی است گوش نمایید.
آنچه که در ادامه خواهید شنید مجموعه پاسخهایی است که علی خدایی در پاسخ به سوالات مطرح شده از سوی شنوندگان در فضای کلاب هاوس به آنها دقیقا پاسخ داده. این سوالات عموما در بر گیرنده مواردی است که در سطور فوقانی به صورت مختصر به آنها پرداخته شد. در خاتمه از شما دعوت میکنیم تا شنونده این اپیزود باشید.